سفیران حقیقت روزتان مبارک
با لبخندها شاد شدیم و از اشک و غم اندوهگین. تاب هیچ دردی که دیگران بکشند را نداریم و هر کجا سر و صدایی بشنویم، درنگ نکرده و به سمتش کشیده میشویم، حتی اگر کاری از دستمان برنیاد.
وقایع را با وسواس دنبال میکنیم. کمتر جزئیاتی از دستمان در میرود. به قول معروف تا از سیر تا پیاز ماجرا را مطلع نشویم، ول کن نیستیم.
خدا نکند، ماجرا احساسی باشد. دیگر خودمان نیستیم. آنقدر غرق میشویم که هرکس نداند، فکر میکند یکی از بستگان درجه یک هستیم. یادمه یکبار اجرائیات شهرداری بساط دستفروشی را ضبط کرده بود، اینقدر که من به مامور اصرار کردم که نزدیک با ترازو و چند دست لباسی که دستشان بود، من را هم با خودشان ببرند.
با یکی از مدیران سر موضوعی بحثم شد و آنقدر بالا گرفت که نزدیک دست به یقه بشیم. آخه هرچی سوال میکردم به جای دلیل توجیه نصیبم میشد. آری چنین شبی به نام ماست. مایی که مو را از ماست بیرون میکشیم. مایی که به دنبال انعکاس واقعیترین برداشت از حقیقت هستیم. مایی که درگیر میشویم و به هر قیمتی حتی آبرویمان، جویای حقیقت هستیم.
سخن آخر با مدیران است. هیچکس به دنبال مچگیری نیست. باور کنید کار کنید و از خودتان بهترینها را به جا بگذارید. ما هم قول میدهیم بهترین و پرمغزترین سرخطها را برایتان بنویسم.
راستی خبرنگاران، سفیران حقیقت روزتان مبارک.
۱۶ مرداد ۱۴۰۳ _ ابراهیم متینسیرت