به قلم شهرام هزاریان
هر از چندگاهی صدایی خفیف و رنجور از گوشهای برمیخيزد و کلماتی گُنگ نامفهوم به زبان میراند. کلماتی که وقتی کنار هم چیده میشوند معنیاش ادعایی پوچ و بیاساس میشود. ادعای مالکیت بر جزایر سهگانهی تُنب بزرگ، تُنب کوچک و ابوموسی. عیار قدمت هر کشور ریشه در تاریخ و فرهنگ دارد. دو رکن اساسی که قابلیت تقلب و تحریف ندارند و هرچه بیشتر سعی در جعل تاریخ کنید، بیشتر رسوا میشوید. با مطالعه گذرای تاریخ که به دلیل کشف خط کمب بیش از هفت هزار و اندی قابل پیگیری است، به خوبی متوجه میشویم، گسترهی مرزهای ایران بزرگ از شرق به غرب کشیده شده است. تاریخ نه رنگ و لعاب میگیرد و نه سفارشپذیر است.
مادها، پادها و پارسها اقوامی بودن که بنیانگذار ایران امروزی بودند، اقوامی که هزاران بار مورد هجمه قرار گرفتند و دههها تحت اشغال بودند، اما نه تنها زبان و فرهنگشان را از دست دادند، بلکه دشمنان را وادار به پذیرش فرهنگ ناب ایران کردند. یادمان نمیرود، اسکندر مقدونی، مغولها و دهها قوم دیگر کشور را تا مرز نابودی کشاندند اما ایران، ایران ماند و هر روز خورشید از شرق طلوع و در غرب غروب میکند.
و اما ادعای واهی یک کشور که از قضای نه مساحتش و نه قدمت تاریخیاش به صد میرسد، هیچ مبنای تاریخی ندارد. هیچ مدرک محکمهپسندی ندارد. هیچ حرف تازهای نیست و هیچ پشتوانهی به همراهش نیست. بدون شک خویشتنداری مقامات کشورمان تا به امروز، به دلیل حُسن همجواری و قرابت فرهنگی بوده و هست. اما تداوم و اصرار بر تحریف تاریخ، معادلات را برهم میزند و مدعیان با پاسخ محکمی مواجه میشوند.
ایرانیان همواره صلحطلب و رفتاری مبتنی بر تمدن و نوعدوستی از خود بروز دادهاند. هیچگاه آغازگر مناقشات نبودند و نمیخواهند امنیت، آرامش و آسایش خود و همسایگان را با خطر مواجه کنند. اما اگر روزی به هر دلیلی متوجه تعدی از برون مرز شوند و تاب سکوت ندارند و پاسخی قاطع و صدالبته بر اساس قوانین بینالمللی خواهند داد.
تنب بزرگ، تُنب کوچک و ابوموسی، ایرانی بودند، هستند و تا ابد ايرانی میمانند و هیچ لوایی، جز پرچم سه رنگ سبز و سفید و قرمز بر آسمان جزایر سهگانه برافراشته نمیشود.