اینجا خورشید غروب نمیکند؛ از افقی به افق دیگر میرود و بذر امید را که در دل خاک کاشته شده، از نو میرویاند.
صبح در این سرزمین، نام دیگر کار و تلاش است؛ واژهی خستگی برای مردمانش غریب است.
اینجا خوزستان است، جایی که از دل هر ذرهاش صدای زندگی برمیخیزد.
از شوش، شهر کهنِ دلِ تاریخ، که روزگاری پایتخت امپراتوریها بود و بر ستونهای شکوه ایلام و عیلامیان ایستاد، تا دشتهای همیشهسبز جنوب، نیشکر چون رشتهای زرین، زمین و زمان را به هم پیوند داده است.
در کنار ویرانههای باستانی شوش، جایی که تمدن از دل خاک برخاست، نیشکر رویید تا یادمان بماند: زندگی همیشه از دل خاک میجوشد.
نیشکر تنها یک گیاه نیست؛ موهبتی الهی است که ریشه در داغترین خاک ایران دوانده و شیرهی زندگی را از دل خورشید گرفته است. از آن، شکر خوراکی و دارویی، خمیرمایه، خوراک دام، الکل، تختهی صنعتی MDF و دهها فرآوردهی دیگر زاده میشود؛ هر برگ و ساقهاش نعمتی است که از خاک میجوشد و به کام جان مینشیند.
نوای نی و حکایت شکر، لالایی مادرانهی این دیار است؛ لالاییِ شیرینی که هر شب در گوش فرزندان خوزستان زمزمه میشود.
اینجا سرزمین شهد، شیرینی و شیدایی است — سرزمین شکرستان.
و به پاس این همه لطف و موهبت الهی، جشنوارهی شکرستان در ایستگاه پنجم از همهی قلمبهدستان ایران دعوت میکند تا از نگاه خود، روایتگر نیشکر و شکرستان باشند؛
تا شیرینترین خبر، تیتر و گزارش را بنویسند و با واژههای خود، قابی سبز از زندگی، تلاش و شیرینی زمین بسازند.
این گوی و این میدان، فرصتی است برای خلق داستانی که در دل هر برگ و ساقهی نیشکر زنده میشود.
ابراهیم متینسیرت
#نیشکر
#شکرستان
#خوزستان
#شوش
#شیرینی_زمین
#زندگی_سبز
#جشنواره_شکرستان #قلم_به_دست