بوشهر سالهاست که نامش با نفت، گاز و پتروشیمی گره خورده؛ اما آنگونه که باید، سهمی برازنده در توسعه انسانی و اجتماعیاش از این ثروتها نیافته است. حال این سوال پیش میآید که چگونه میتوان از ظرفیت این صنایع برای توسعه پایدار و دانشبنیان در شهرهای جنوبی این استان، یعنی کنگان، عسلویه، جم و دیر که در بیشتر ایام سال، جور آلودگیهای مخاطرهآمیز صنعت را میشکند، بهره گرفت؟ به عقیده کارشناسان انرژی این مهم تنها در سایه پیوند واقعی میان صنعت و دانشگاه و درک ظرفیتهای بومی محقق خواهد شد.
حال با توجه به اینکه بندر کنگان، از دیرباز بندری تجاری و صیادی بوده، امروز میتواند به مرکز خدمات دانشبنیان برای تأسیسات دریایی و پایش خطوط لوله بدل شود. همچنین عسلویه که عنوان پایتخت انرژی ایران را یدک میکشد و نامش فراتر از مرزها رفته، هماکنون نیازمند بازتعریف رابطه صنعت با محیط زیست و جامعه دانشگاهی است یا جم با سابقه دیرینه تاریخی و ظرفیتهای منحصربهفردی که دارد، میتواند با میزبانی از مراکز نوآوری و پژوهشگاههای انرژی، حلقه اتصال میان پتروشیمیها و دانشگاهها باشد. افزون بر این، دیر نیز با برخورداری از ظرفیتهای گسترده دریایی، آماده است تا در حوزه لجستیک، شیلات صنعتی و فناوریهای دریایی به بازوی پشتیبان صنعت نفت تبدیل شود.
با وجود این تنوع نقش و ظرفیت، چهار شهر جنوبی استان بوشهر (کنگان، عسلویه، جم و دیر) همچنان در کیفیت و عمق حضورشان در چرخههای ملی و جهانی انرژی و نوآوری، کمتر از آنچه شأن و پتانسیلشان اقتضا میکند، دیده میشوند. زیرساختهای انسانی و دانشی آنها نتوانسته همپای زیرساختهای صنعتی رشد کند؛ بخش مهمی از تصمیمگیری و سرمایهگذاریهای کلان در خارج از این مناطق انجام میشود و جریان انتقال فناوری، دانش و منافع اقتصادی به درون این شهرها، کند و گاه مقطعی است.
این شکاف باعث شده سهم آنها از ارزشافزوده و جایگاه اثرگذار در نقشه راه صنعت انرژی ایران محدود بماند؛ بهگونهای که ظرفیتهای تجاری، علمی و زیستمحیطیشان، بهجای ایفای نقش راهبردی، بیشتر در حاشیه پروژههای بزرگ ملی قرار گیرد. آنچه اکنون ضرورت دارد، برنامهای یکپارچه برای ارتقای توانمندیهای بومی، پیوند نظاممند دانشگاه و صنعت و تعریف نقشهای روشن این شهرها در زنجیرههای بینالمللی انرژی و خدمات دانشبنیان است تا از جایگاه «پایگاه عملیاتی» به سطح «کانون تصمیم و نوآوری» ارتقا پیدا کنند.
متاسفانه با وجود دهها شرکت پتروشیمی و پالایشگاه، هنوز ارتباطی منسجم و پایدار میان صنعت و مراکز علمی و دانشگاهی در این شهرهای استان شکل نگرفته،بسیاری از فناوریها همچنان وابسته به وارداتاند و فرصتهای اشتغال دانشبنیان برای جوانان محلی کمتر از ظرفیت واقعی است. این شکاف، اگر پر نشود، میتواند هم صنعت را پرهزینهتر کند و هم جامعه محلی را از توسعه پایدار محروم سازد.
به عقیده صاحبنظران حوزه انرژی، در شرایط کنونی، صنعت نفت و گاز برای افزایش بهرهوری و کاهش هزینهها نیازمند نوآوری بومی است. دانشگاههای بوشهر نیز برای پویایی و اثرگذاری، به میدانی واقعی برای کاربرد پژوهشهای خود نیاز دارند. پیوند این دو، نه یک انتخاب پرطمطراق؛ بلکه ضرورتی استراتژیک است. بدون تردید چنین رویکردی، با ایجاد شبکهای از متخصصان، کارآفرینان و مدیران فنی که در بطن مسائل واقعی صنعت کار میکنند، نهتنها شکاف میان «دانش» و «عمل» را پر میکند، بلکه ظرفیت رقابتپذیری منطقه را در سطح ملی و حتی فراملی بالا میبرد.
وقتی دانشگاه و صنعت در یک مسیر همسو حرکت کنند، محصول این همکاری فراتر از پروژههای مقطعی خواهد بود؛ به شکل اکوسیستمی پایدار از نوآوری بومی، آموزش هدفمند و جذب سرمایهگذاری خارجی که میتواند بوشهر را از نقش حاشیهای در نقشه انرژی به جایگاه بازیگر اصلی ارتقا دهد. این مسیر البته نیازمند مدیریت آیندهنگر، حمایت نهادی و اعتماد متقابل میان پژوهشگر و مدیر صنعتی است تا هر پژوهش، به فناوری قابل پیادهسازی و هر ایده، به محصول یا خدمت واقعی بدل شود.
حال به باور کارشناسان انرژی، اگر اقدامات زیر بهصورت هماهنگ و یکپارچه پیش بروند، میتوانند ستونهای اصلی یک نقشه راه توسعه دانشبنیان در جنوب بوشهر را تشکیل دهند: کنگان با راهاندازی مرکز پایش هوشمند دریا، به هاب تخصصی نظارت و ایمنی خطوط لوله و تأسیسات دریایی بدل میشود؛ جایی که دادههای لحظهای با تحلیلهای دانشگاهی پیوند میخورند و تصمیمگیریها سرعت و دقت مییابند.
عسلویه با شتابدهنده انرژی و پتروشیمی، عملاً پلی میان سرمایه صنعتی و خلاقیت استارتاپها ایجاد میکند و مسیر ورود فناوریهای نو به زنجیره تولید را هموار میسازد. جم از طریق پردیس پژوهشی مشترک برای انرژیهای تجدیدپذیر و مدیریت پسماند، میتواند قطب تحقیق و نوآوری پایدار باشد و الگوهای صنعتی جدید را به شبکه پتروشیمی کشور تزریق کند. دیر با بندر دانشبنیان، ظرفیت لجستیک دریایی و فناوریهای صیادی نوین را ارتقا میدهد و علاوه بر پشتیبانی صنعت نفت، محور توسعه شیلات صنعتی در خلیج فارس میشود.
اگر این چهار حرکت با سیاستهای حمایتی هدفمند و شبکهسازی موثر میان دانشگاهها، شرکتها و نهادهای محلی همراه شوند، جنوب بوشهر میتواند از جایگاه مصرفکننده فناوری به سطح تولیدکننده و صادرکننده دانش و نوآوری ارتقا پیدا کند. با اندکی مهندسی شرایط و بهرهگیری هوشمندانه از ظرفیتهای فناوری و دانشبنیان، این منطقه توان آن را دارد که به «آزمایشگاه توسعه پایدار ایران» تبدیل شود. چنین آیندهای، زمانی معنا پیدا میکند که دانش و تجربه محلی در قلب تصمیمها جای گیرد و هر پروژه صنعتی، جایی برای آزمون و پرورش ایدههای نو فراهم کند. در این مسیر، تعامل روزمره میان متخصصان، کارآفرینان و دانشگاهیان میتواند فرهنگ نوآوری را به بخشی از زندگی اقتصادی و اجتماعی جنوب بوشهر بدل سازد.
در این صورت است که آزمایشگاه توسعه پایدار ایران، تنها یک عنوان نمادین نخواهد بود؛ بلکه بستری واقعی برای سنجش راهحلهای بومی، آزمودن فناوریهای نو و شکلگیری مدلهای مشارکتی میشود که نه تنها نیازهای صنعت را پاسخ میدهد، بلکه کیفیت زندگی مردم را به طور محسوس ارتقا میبخشد.
ضرورت تبدیل جنوب بوشهر به میدان همافزایی صنعت و دانش
به قلم: حجت عبداللهیپور
لینک کوتاه : https://petronaft.ir/?p=32767
- ارسال توسط : مدیریت
- 10 بازدید
- بدون دیدگاه