مدیران یکی از بزرگترین هلدینگهای سیمانی کشور در شرایطی که دولت جدید بر سر کار آمده، همچنان در جایگاه خودشان با خیال راحت، جا خوش کردهاند. مدیرانی که کارنامهی کاریشان از شروع تا به امروز جز زیان انباشته، کاهش درآمد، سقوط ارزش سهام، نارضایتی سهامداران و کارکنان شرکتهای زيرمجموعه عایدی نداشته است. دیگر شرایطی به گونهای بغرنج شده است که اثری از سرخی سیلی بر روی صورت نمانده است.
با نگاهی گذرا میتوان به وضعیت کارخانجات زيرمجموعه شرکت سیمان تامین به خودی متوجه شرایط بحرانی و زیانده شد. شرکتهایی که امید دهها میلیون بازنشستهای است که امیدشان به گردش چرخ کارخانجاتی است که زندگیشان را تامین میکند.
انتصابات سفارشی و بدون تخصص بلای جان شرکت سیمان تامین است. برای مثال یکی از سرپرستان مدیران عامل همزمان رئیس هیئت مدیره شرکت دیگری است. یا در شرکتی دیگر اعضای هیئتمدیره تماما حسابدار هستند و از قضا همان شرکت، در سراشیبی سقوط قرار دارد و درآمد و سوددهی روند کاهشی را نشان میدهد.
وزیر کار هوشیار باشید و مدیر هوشیاری را که از قضا سفارش شده و منتصب امیران نظامی است را برکنار کنید.
این مدیر مدبر در انتصاب مدیران زيرمجموعه تنها موردی را که اصلا در نظر نگرفته است، تخصص و تجربه است.
فناوری صنعت سیمان کشور فرسوده و قدیمی است و صرف تحصیل در رشته مدیریت و یا حسابداری و نداشتن تجربه نمیتوان یک بنگاه سیمانی را اداره کرد. اداره شرکتهای سیمانی در کنار دانش نیاز به تجربه فراوان دارد و حذف مدیران تخصصی از صنعت سیمانی مشکلآفرین است.باید دید رویکرد مدیرعامل شستا در مورد این انتصابات رفاقتی و حذف متخصصین صعنت سیمان چیست؟
آیا این رویکرد و برخورد قهری و اخراج مدیرانعامل باتجربه و متخصص و بکارگیری بیتخصصها که قطعاً به صنعت سیمان کشور ضربه میزند تا کجا ادامهدار باشد و آیا وزیر کار دولت وفاق ملی هم دنبالرو وزاری قبلی است؟!