یکی از بزرگترین عرضههای پتروشیمی در بورس شرکت آریاساسول با نماد آریا بود. نمادی که خیلی زود نظر سهامداران را جلب کرد و سهامداران خرد به دلیل تراز مالی مثبت و سودآوری روی خوش نشان دادند.
همهچیز به خوبی پیش میرفت که با انتصاب آقا داماد به یکباره همهچیز روند معکوس به خود گرفت و از سود و درآمد تا ارزش سهام روند کاهشی به خود گرفت. دامادی که پشتش به کوه بود و جوانگرایی پوشش.
فهم بازار سرمایه از این موضوع دقیقتر از تصمیمگیرندگان این انتصاب بود. به محض قرار گرفتن حیدرزاده در جایگاه مدیرعاملی آریاساسول، ارزش سهام این شرکت در یک بازه زمانی ۶ ماهه ۲۴ درصد کاهش یافت.
این درحالیست که ارزش سهام صنعت در این بازه ۱۶ درصد کاهش یافته بود. یعنی ۸ درصد کمتر از میزان کاهش سهام آریاساسول
نکته اینجاست که در سال پیش از آن شرکت اریاساسول به طور متوسط ۸۶ درصد رشد ارزش سهام داشت در حالی که متوسط رشد صنعت در همان دوره بیش از ۷ درصد کاهش را تجربه کرده بود. موارد یاد شده بلافاصله پس از انتصاب به وقوع پیوست.
سهامداران عمده پتروشیمی آریاساسول سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح و هلدینگ خلیجفارس( صندوقهای بازنشستگی نفت، تامین اجتماعی و سهام عدالت) هستند. به عبارتی دیگر انتفاع این مجموعه بزرگ پتروشیمی کشور به بازنشستگان میرسد. البته این مهم در شرایطی رقم میخورد که مدیریت مجموعه بر اساس شایستهسالاری انتخاب شود. واقعیت موضوع دیگری را آشکار میکند. مدیرعامل و یکی از اعضای هیئت مدیره، با دفاعی مستحکم انتخاب شدند و حالا حالاها هم قصد جدا شدن ندارند.
سودآوری صنعت پتروشیمی به عنوان صنعتی که ارزش افزودهی هنگفتی در فرآیند تبديل نفت و گاز ( فرآوردههای خام) به مواد شیمیایی دارد. صنعتی که گردش مالی و سودآوری چند ده میلیارد دلاری برای کشور عایدی دارد. سرمایهگذاری در این صنعت یعنی بینیازی و تبدیل شدن به تولیدکنندهی محوری منطقه
این مهم مستلزم بکارگیری مدیران باتجربه و متخصص است.
انتظار میرود در دولت وفاق ملی که شعارش استفاده حداکثری از توانمندیها فارغ از هر نوع گرایش سیاسی و نصبی است، با ورود جدی به وضعیت انتصاب مدیران در شرکتهای تولیدی و سودآور که تاثیر مستقیم بر درآمد ناخالص ملی و رشد اقتصادی کشور دارند، شرايط برای ورود مدیران کارآمد فراهم کند و بساط انتصاب مدیران سفارشی را برچیند.